دادخواهی

اطلاع رسانی و بررسی آخرین قوانین و مقررات الزام آور حقوقی

دادخواهی

اطلاع رسانی و بررسی آخرین قوانین و مقررات الزام آور حقوقی

قانون مدنی قسمت هفتم

قسمت چهارم - دروصایاوارث
باب اول - دروصایا
فصل اول - درکلیات
ماده 825 - وصیب بردوقسم است - تملکیی وعهدی .
ماده 826 - وصیت تملیکی عبارت است ازاینکه کسی عین یامنفعتی رااز مال خودبرای زمان بعدازفوتش به دیگری مجاناتملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است ازاینکه شخصی یک یاچندنفررابرای انجام امر یااموری یاتصرفات دیگری مامورمی نماید.
وصیت کننده موصی ،کسی که وصیت تملیکی به نفع اوشده است موصی له ، موردوصیت موصی به وکسی که بموجب وصیت عهدی ولی برموردثلث یابرصغیر قرارداده می شودوصی نامیده می شود.
ماده 827 - تملیک به موجب وصیت محقق نمی شودمگرباقبول موصی له پس ازفوت موصی .
ماده 828 - هرگاه موصی له غیرمحصورباشدمثل اینکه وصیت برای فقرایا امورعام المنفعه شودقبول شرط نیست .
ماده 829 - قبول موصی له قبل ازفوت موصی موثرنیست وموصی می تواند ازوصیت خودرجوع کندحتی درصورتی که موصی له موصی به راقبض کرده باشد.
ماده 830 - نسبت به موصی له ردیاقبول وصیت بعدازفوت موصی معتبر است بنابراین اگرموصی له قبل ازفوت موصی وصیت راردکرده باشدبعدازفوت می تواندآن راقبول کندواگربعدازفوت آن راقبول وموصی به راقبض کرددیگر نمی تواندآن راردکندلیکن اگرقبل ازفوت قبول کرده باشدبعدازفوت قبول ثانوی لازم نیست .
ماده 831 - اگرموصی له صغیریامجنون باشدردیاقبول وصیت باولی خواهد بود.
ماده 832 - موصی له می تواندوصیت رانسبت به قسمتی ازموصی به قبول کند دراین صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح ونسبت به قسمت دیگر باطل می شود.
ماده 833 - ورثه موصی نمی توانددرموصی به تصرف کندمادام که موصی له رد یاقبول خودرابه آنهااعلام نکرده است .
اگرتاخیراین اعلام موجب تضررورثه باشدحاکم موصی له رامجبورمی کند که تصمیم خودرامعین نماید.
ماده 834 - دروصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی می تواندمادام که موصی زنده است وصایت راردکندواگرقبل ازفوت موصی ردنکردبعدازآن حق رد ندارداگرچه جاهل بروصایت بوده باشد.

فصل دوم - درموصی
ماده 835 - موصی بایدنسبت به موردوصیت جائزالتصرف باشد.
ماده 836 - هرگاه کسی به قصدخودکشی خودرامجروح یامسموم کندیااعمال ازاین قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گرددوپس ازآن وصیت نمایدآن وصیت درصورت هلاکت باطل است وهرگاه اتفاقامنتهی به فوت نشدوصیت نافذ خواهدبود.
ماده 837 - اگرکسی بموجب وصیت یک یاچندنفرازورثه خودراازارث محروم کندوصیت مزبورنافذنیست .
ماده 838 - موصی می تواندازوصیت خودرجوع کند.
ماده 839 - اگرموصی ثانیاوصیتی برخلاف وصیت اول نمایدوصیت دوم صحیح است .

فصل سوم - درموصی به
ماده 840 - وصیت به مصرف مال درامرغیرمشروع باطل است .
ماده 841 - موصی به بایدملک موصی باشدووصیت به مال غیرولوبااجازه مالک باطل است .
ماده 842 - ممکن است مالی راکه هنوزموجودنشده است وصیت نمود.
ماده 843 - وصیت به زیاده برثلث ترکه نافذنیست مگربه اجازه وراث واگربعض ازورثه اجازه کندفقط نسبت به سهم اونافذاست .
ماده 844 - هرگاه موصی به مال معینی باشدآن مال تقویم می شوداگرقیمت آن بیش ازثلث ترکه باشدمازادمال ورثه است مگراینکه اجازه ازثلث کند.
ماده 845 - میزان ثلث به اعتباردارائی موصی درحین وفات معین می شود نه به اعتباردارائی ازدرحین وصیت .
ماده 846 - هرگاه موصی به منافع ملکی باشددائمایادرمدت معین بطریق ذیل ازثلث اخراج می شود -
بدواعین ملک بامنافع آن تقویم می شودسپس ملک مزبورباملاحظه مسلوب المنفعه بودن درمدت وصیت تقویم شده تفاوت بین دوقیمت ازثلث حساب می شود.
اگرموصی به منافع دائمی ملک بوده وبدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشدقیمت ملک باملاحظه منافع ازثلث محسوب می شود.
ماده 847 - اگرموصی به کلی باشدتعیین فردباورثه است مگراینکه در وصیت طوردیگرمقررشده باشد.
ماده 848 - اگرموصی به جزءمشاع ترکه باشدمثل ربع یاثلث موصی له با ورثه درهمان مقدارازترکه مشاعاشریک خواهدبود.
ماده 849 - اگرموصی زیاده برثلث به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشدورثه زیاده برثلث رااجازه نکنندبه همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج می شودتامیزان ثلث وزایدبرثلث باطل خواهدشدواگروصیت به تمام یک دفعه باشدزیاده ازهمه کسرمی شود.

فصل چهارم - درموصی له
ماده 850 - موصی له بایدموجودباشدوبتواندمالک چیزی بشودکه برای اووصیت شده است .
ماده 851 - وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک اومنوط است براینکه زنده متولدشود.
ماده 852 - اگرحمل درنتیجه جرمی سقط شودموصی به ،به ورثه اومی رسدمگر اینکه موصی طوردیگری مقررداشته باشد.

فصل پنجم - دروصی
ماده 854 - موصی می تواندیک یاچندنفروصی معین نماید،درصورت تعداد اوصیاءبایدمجتمعاعمل به وصیت کنندمگردصورت تصریح به استقلال هریک .
ماده 855 - موصی می تواندچندنفررابنحوترتیب وصی معین کندبه این طریق که اگراولی فوت کرددومی وصی باشدواگردومی فوت کردسومی باشدوهکذا.
ماده 856 - صغیررامی توان به اتفاق یک نفرکبیروصی قرارداددراین صورت اجراءوصایاباکبیرخواهدبودتاموقع بلوغ ورشدصغیر.
ماده 857 - موصی می تواندیک نفررابرای نظارت درعملیات وصی معین نماید.
حدوداختیارات ناظربه طریقی خواهدبودکه موصی مقررداشته است یا ازقرائن معلوم شود.
ماده 858 - وصی نسبت به اموالی که برحسب وصیت دریداومی باشدحکم امین راداردوضامن نمی شودمگردرصورت تعدی یاتفریط .
ماده 859 - وصی بایدبرطبق وصایای موصی رفتارکندوالاضامن ومنعزل است .
ماده 860 - غیرازجدپدروجدپدری کس دیگرحق نداردبرصغیروصی معین کند

باب دوم - درارث
فصل اول - درموجبات ارث وطبقات مختلفه وراث
ماده 861 - موجب ارث دوامراست - نسب وسبب
ماده 862 - اشخاصی که بموجب نسب ارث می برندسه طبقه اند -
1)پدرومادرواولادواولاداولاد
2)اجدادوبرادروخواهرواولادآنها.
3)اعمام وعمات واخوال وخالات واولادآنها.
ماده 863 - وارثین طبقه بعدوقتی ارث می برندکه ازوارثین طبقه قبل کسی نباشد.
ماده 864 - ازجمله اشخاصی که بموجب سبب ارث می برندهریک اززوجین است که درحین فوت دیگری زنده باشد.
ماده 865 - اگردرشخص واحدموجبات متعدده ارث جمع شودبه جهت تمام آن موجبات ارث می بردمگراینکه بعضی ازآنهامانع دیگری باشدکه دراین صورت فقط ازجهت عنوان مانع می برد.
ماده 866 - درصورت نبودن وارث امرترکه متوفی راجع به حاکم است .

فصل دوم - درتحقق ارث
ماده 867 - ارث بموت حقیقی یابه موت فرضی مورث تحقق پیدامی کند.
ماده 868 - مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقرنمی شودمگرپس از اداءحقوق ودیونی که به ترکه میت تعلق گرفته .
ماده 869 - حقوق ودیونی که به ترکه میت تعلق می گیردوبایدقبل ازتقسیم آن اداءشودازقرارذیل است -
1)قیمت کفن میت وحقوقی که متعلق به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است .
2)دیون وواجبات مالی متوفی .
3)وصایای میت تاثلث ترکه بدون اجازه ورثه وزیاده برثلث بااجازه آنها.
ماده 870 - حقوق مزبوره درماده قبل بایدبه ترتیبی که درماده مزبور مقرراست تادیه شودومابقی اگرباشدبین وراث تقسیم گردد.
ماده 871 - هرگاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایندمادام که دیون متوفی تادیه نشده است معاملات مزبوره نافذنبوده ودیان می توانند آن رابرهم زنند.
ماده 872 - اموال غایب مفقودالاثرتقسیم نمی شودمگربعدازثبوت فوت اویاانقضاءمدتی که عادتاچنین شخصی زنده نمی ماند.
ماده 873 - اگرتاریخ فوت اشخاصی که ازیکدیگرارث می برندمجهول و تقدم وتاخرهیچیک معلوم نباشداشخاص مزبورازیکدیگرارث نمی برندمگر آنکه موت به سبب غرق یاهدم واقع شودکه دراین صورت ازیکدیگرارث می برند.
ماده 874 - اگراشخاصی که بین آنهاتوارث باشدبمیرندوتاریخ فوت یکی ازآنهامعلوم ودیگری ازحیث تقدم وتاخرمجهول باشدفقط آنکه تاریخ فوتش مجهول است ازآن دیگری ارث می برد.

فصل سوم - درشرایط وجمله ازموانع ارث
ماده 875 - شرط وراثت زنده بودن درحین فوت مورث است واگرحملی باشددرصورتی ارث می بردکه نطفه اوحین الموت منعقدبوده وزنده هم متولد شوداگرچه فوراپس ازتولدبمیرد.
ماده 876 - باشک درحیوه حین ولادت حکم وراثت نمی شود.
ماده 877 - درصورت اختلاف درزمان انعقادنطفه امارات قانونی که برای اثبات نسب مقرراست رعایت خواهدشد.
ماده 878 - هرگاه درحین موت مورث حملی باشدکه اگرقابل وراثت متولد شودمانع ازارث تمام یابعضی ازوراث دیگرمی گرددتقسیم ارث بعمل نمی آید تاحال اومعلوم شودواگرحمل مانع ازارث هیچیک ازسایروراث نباشدوآنها بخواهندترکه راتقسیم کنندبایدبرای حمل حصه ای که مساوی حصه دوپسرازهمان طبقه باشدکنارگذارندوحصه هریک ازوراث مراعااست تاحال حال حمل معلوم شود.
ماده 879 - اگربین وراث غایب مفقودالاثری باشدسهم اوکنارگذارده می شودتاحال اومعلوم شوددرصورتی که محقق گرددقبل ازمورث مرده است حصه او به سایروراث برمی گرددوالابخوداویابه ورثه اومی رسد.
ماده 880 - قتل ازموانع ارث است بنابراین کسی که مورث خودراعمدا بکشدازارث اوممنوع می شوداعم ازاینکه قتل بالمباشره باشدیابالتسبیب ومنفرداباشدیابه شرکت دیگری .
ماده 881 - درصورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یابرای دفاع باشد مفادماده فوق مجری نخواهدبود.( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب 1370)
ماده 881 - کافرازمسلم ارث نمی بردواگردربین ورثه متوفای کافرمسلم باشدوراث کافرارث نمی برنداگرچه ازلحاظ طبقه ودرجه مقدم برمسلم باشند.
( اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب 1370)
ماده 882 - بعدازلعان زن وشوهری ازیکدیگرارث نمی برندوهمچنین فرزندی که به سبب انکاراولعان واقع شده ازپدروپدرازاوارث نمی بردلیکن فرزندمزبورازمادروخویشان مادری خودوهمچنین مادروخویشان مادری ازاو ارث می برند.
ماده 883 - هرگاه پدربعدازلعان رجوع کندپسرازاوارث می بردلیکن از ارحام پدروهمچنین پدروارحام پدری ازپسرارث نمی برند.
ماده 884 - ولدالزناازپدرومادرواقوام آنان ارث نمی بردلیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آنست نسبت به یکی ازابوین ثابت ونسبت به دیگری به واسطه اکراه یاشبهه زنانباشدطفل فقط ازاین طرف واقوام اوارث می برد وبالعکس .
ماده 885 - اولادواقوام وکسانی که به موجب ماده 880ازارث ممنوع می شوندمحروم ازارث نمی باشندبنابراین اولادکسی که پدرخودراکشته باشد ازجدمقتول خودارث می برداگروارث نزدیکتری باعث حرمان آنان نشود.
ماده 886 - حجب حالت وارثی است که به واسطه بودن ارث دیگرازبردن ارث کلایاجزئامحروم می شود.
ماده 887 - حجب بردوقسم است -
قسم اول آن است که وارث ازاصل ارث محروم می گرددمثل برادرزاده که بواسطه بودن برادریاخواهرمتوفی ازارث محروم می شودیابرادرانی که با بودن برادرابوینی ازارث محروم می گردند.
قسم دوم آن است که فرض وارث ازحداعلی بحدادنی نازل می گرددمثل تنزل حصه شوهرازنصف به ربع درصورتی که برای زوجه اولادباشدوهمچنین تنزل حصه زن ازربع به ثمن درصورتی که برای زوج اواولادباشد.
ماده 888 - ضابطه حجب ازاصل ارث رعایت اقربیت به میت است بنابر این هرطبقه ازوراث طبقه بعدراازارث محروم می نمایندمگردرموردماده 936 وموردی که وارث دورتربتواندبه سمت قائم مقامی ارث ببردکه دراین صورت هردوارث می برند.
ماده 889 - دربین وراث طبقه اولی اگربرای میت اولادی نباشداولاداولاد اوهرقدرکه پائین بروندقائم مقام پدریامادرخودبوده وباهریک ازابوین متوفی که زنده باشدارث می برندولی دربین اولاداقرب به میت ابعدراازارث محروم می نماید.
ماده 890 - دربین وراث طبقه دوم اگربرای متوفی برادریاخواهرنباشد اولاداخوه هرقدرکه پائین بروندقائم مقام پدریامادرخودبوده باهریک از اجدادمتوفی که زنده باشدارث می برندلیکن دربین اجدادیااولاداخوه اقرب به متوفی ابعدراازارث محروم می کند.مفاداین ماده درموردوارث طبقه سوم نیزمجری می باشد.
ماده 891 - وراث ذیل ازحاجب ارث ندارد -
پدر،مادر،پسر،دختر،زوج وزوجه
ماده 892 - حجب ازبعض فرض درمواردذیل است -
الف - وقتی که برای میت اولادیااولاداولادباشددراین صورت ابوین میت ازبردن بیش ازیک ثلث محروم می شوندمگردرموردماده 908و909که ممکن است هریک ازابوین تعنوان قرابت یاردبیش ازیک سدس ببردوهمچنین زوج ازبرون بیش ازیک ربع وزوجه ازبردن بیش ازیک ثمن محروم می شود.
ب - وقتی که برای میت چندبرادروخواهرباشددراین صورت مادرمیت ازبردن بیش ازیک سدس محروم می شودمشروط براینکه -
اولا - لااقل دوبرادریایک برادربادوخواهریاچهارخواهرباشند.
ثانیا - پدرآنهازنده باشد.
ثالثا - ازارث ممنوع نباشدمگربه سبب قتل .
رابعا - ابوینی یاابی تنهاباشند.

فصل پنجم - درفرض وصاحبان فرض
ماده 893 - وراث بعضی به فرض بعضی ازقرابت وبعضی گاه به فرض وگاهی به قرابت ارث می برند.
ماده 894 - صاحبان فرض اشخاصی هستندکه سهم آنان ازترکه معین است و صاحبان قرابت کسانی هستندکه سهم آنهامعین نیست .
ماده 895 - سهام معینه که فرض نامیده می شودعبارت است ازنصف ،ربع ثمن ،دوثلث ،ثلث وسدس ترکه .
ماده 896 - اشخاصی که به فرض ارث می برندعبارتندازمادروزوج وزوجه .
ماده 897 - اشخاصی که گاه به فرض وگاهی به قرابت ارث می برندعبارتند ازپدر،دختر،ودخترها،خواهروخواهرهای ابی یاابوینی وکلاله امی .
ماده 898 - وراث دیگربه غیرازمذکورین دردوماده فوق فقط به قرابت ارث می برند.
ماده 899 - فرض سه وراث نصف ترکه است -
1)شوهردرصورت نبودن اولادبرای متوفاءاگرچه ازشوهردیگرباشد.
2)دختراگرفرزندمنحصرباشد.
3)دخترابوینی یاابی تنهادرصورتی که منحصربه فردباشد.
ماده 900 - فرض دووارث ربع ترکه است -
ا)شوهردرصورت فوت زن باداشتن اولاد.
2)زوجه یازوجه هادرصورت فوت شوهربدون اولاد.
ماده 901 - ثمن ،فریضه زوجه یازوجه هااست درصورت فوت شوهرباداشتن اولاد.
ماده 902 - فرض دووارث دوثلث ترکه است -
1)دودختروبیشتردرصورت نبودن اولادذکور.
2)دوخواهروبیشترابوینی یاابی تنهابانبودن برادر.
ماده 903 - فرض دووارث ترکه است .
1)مادرمتوفی درصورتی که میت اولادواخواه نداشته باشد.
2)کلاله امی درصورتی که بیش ازیکی باشد.
ماده 904 - فرض سه وارث سدس ترکه است -
پدرومادروکلاله امی اگرتنهاباشد.
ماده 905 - ازترکه میت هرصاحب فرض حصه خودرامی بردوبقیه به صاحبان قرابت می رسدواگرصاحب قرابتی درآن طبقه مساوی باصاحب فرض دردرجه نباشدباقی به صاحب فرض ردمی شودمگردرموردزوج وزوجه که به آنهاردنمی شود لیکن اگربرای متوفی وارثی بغیراززوج نباشدزائدازفریضه به اوردمی شود.

فصل ششم - درسهم الارث طبقات مختلفه وراث
مبحث اول - درسهم الارث طبقه اولی
ماده 906 - اگربرای متوفی اولادیااولاداولادازهردرجه که باشندموجود نباشدهریک ازابوین درصورت انفرادتمام ارث رامی بردواگرپدرومادر میت هردوزنده باشندمادریک ثلث وپدردوثلث می بردلیکن اگرمادرحاجب داشته باشدسدس ازترکه متعلق به مادروبقیه مال پدراست .
ماده 907 - اگرمتوفی ابوین نداشته ویک یاچندنفراولادداشته باشد ترکه بطریق ذیل تقسیم می شود -
اگرفرزندمنحصربه یکی باشدخواه پسرخواه دخترتمام ترکه به اومی رسد.
اگراولادمتعددباشندولی تمام پسریاتمام دختر،ترکه بین آنها بالسویه تقسیم می شود.
اگراولادمتعددباشندوبعضی ازآنهاپسروبعضی دختر،پسردوبرابردختر می برد.
ماده 908 - هرگاه پدریامادرمتوفی یاهردوابوین اوموجودباشندبایک دخترفرض هریک ازپدرومادرسدس ترکه وفرض دخترنصف آن خواهدبودومابقی بایدبین تمام وراث به نسبت فرض آنهاتقسیم شودمگراینکه مادرحاجب داشته باشدکه دراین صورت مادرازمابقی چیزی نمی برد.
ماده 909 - هرگاه پدریامادرمتوفی یاهردوابوین اوموجودباشندباچند دخترفرض تمام دخترهادوثلث ترکه خواهدبودکه بالسویه بین آنهاتقسیم می شودوفرض هریک ازپدرومادریک سدس ومابقی اگرباشدبین تمام ورثه به نسبت فرض آنهاتقسیم می شودمگراینکه مادرحاجب داشته باشددراین صورت مادرازباقی چیزی نمی برد.
ماده 910 - هرگاه میت اولادداشته باشدگرچه یک نفر،اولاداولاداوارث نمی برد.
ماده 911 - هرگاه میت اولادبلاواسطه نداشته باشداولاداولاداوقائم مقام اولادبوده وبدین طریق جزوراث طبقه اول محسوب وباهریک ازابوین که زنده باشدارث می برند.
تقسیم ارث بین اولاداولادبرحسب نسل بعمل می آیدیعنی هرنسل حصه کسی رامی بردکه به توسط اوبه میت می رسدبنابراین اولادپسردوبرابراولاددختر می برند.
درتقسیم بین افرادیک نسل پسردوبرابردخترمی برد.
ماده 912 - اولاداولادتاهرچه که پائین بروندبطریق مذکوردرماده فوق ارث می برندبارعایت اینکه اقرب به میت ابعدرامحروم می کند.
ماده 913 - درتمام صورمذکوره دراین مبحث هریک اززوجین که زنده باشد فرض خودرامی بردواین فرض عبارت است ازنصف ترکه برای زوج وربع آن برای زوجه درصورتی که میت اولادیااولاداولادنداشته باشدوازربع ترکه برای زوج وثمن آن برای زوجه درصورتی که میت اولادیااولاداولادداشته باشدومابقی ترکه برطبق مقررات موادقبل مابین سایروراث تقسیم می شود.
ماده 914 - اگربواسطه بودن چندین نفرصاحبان فرض ترکه میت کفایت نصیب تمام آنهارانکندنقص بربنت وبنتین واردمی شودواگرپس ازموضوع کردن نصیب صاحبان فرض زیادتی باشدووارثی نباشدکه زیاده رابعنوان قرابت ببرداین زیاده بین صاحبان فرض برطبق مقررات موادفوق تقسیم می شود لیکن زوج وزوجه مطلقاومادراگرحاجب داشته باشداززیادی چیزی نمی برد.
ماده 915 - انگشتری که مست معمولااستعمال می کرده وهمچنین قران و رختهای شخصی وشمشیراوبه پسربزرگ اومی رسدبدن اینکه ازحصه اوازاین حیث چیزی کسرشودمشروط براینکه ترکه میت منحصربه این اموال نباشد.

مبحث دوم - درسهم الارث طبقه دوم
ماده 916 - هرگاه برای میت وارث طبقه اولی نباشدترکه اوبه وارث طبقه ثانیه می رسد.
ماده 917 - هریک ازوراث طبقه دوم اگرتنهاباشدتمام ارث رامی بردو اگرمتعددباشندترکه بین آنهابرطبق موادذیل تقسیم می شود.
ماده 918 - اگرمیت اخوه ابوینی داشته باشداخوه ابی ارث نمی برنددر صورت نبودن اخوه ابوینی اخوه ابی حصه ارث آنهارامی برند.
اخوه ابوینی واخوه ابی هیچکدام اخوه امی راازارث محروم نمی کنند.
ماده 919 - اگروارث میت چندبرادرابوینی یاچندبرادرابی یاچند خواهرابوینی وچندخواهرابی داشته باشدترکه بین آنهابالسویه تقسیم می شود
ماده 920 - اگروارث میت چندبرادروخواهرابوینی یاچندبرادوخواهر ابی باشندحصه ذکوردوبرابراناث خواهدبود.
ماده 921 - اگروراث چندبرادرامی یاچندخواهرامی یاچندبرادرو خواهرامی باشندترکه بین آنهابالسویه تقسیم می شود.
ماده 922 - هرگاه اخوه ابوینی واخوه امی باهم باشندتقسیم بطریق ذیل می شود -
اگربرادریاخواهرامی یکی باشدسدس ترکه رامی بردوبقیه مال اخوه ابوینی یاابی است که بطریق مذکوردرفوق تقسیم می نماید.
اگرکلاله امی متعددباشدثلث ترکه به آنهاتعلق گرفته وبین خود بالسویه تقسیم می کنندوبقیه مال اخوه ابوینی یاابی است که مطابق مقررات مذکوردرفوق تقسیم می نمایند.
ماده 923 - هرگاه ورثه اجدادیاجدات باشدترکه بطریق ذیل تقسیم می شود
اگرجدیاجده تنهاباشداعم ازابی یاامی تمام ترکه به اوتعلق می گیرد.
اگراجدادوجدات متعددباشنددرصورتی که ابی باشندذکوردوبرابر اناث می بردواگرهمه امی باشندبین آنهابالسویه تقسیم می گردد.
اگرجدیاجده ابی وجدیاجده امی باهم باشندثلث ترکه به جدیاجده امی می رسدودرصورت تعداداجدادامی آن ثلث بین آنهابالسویه تقسیم می شودودو ثلث دوبرابرحصه اناث خواهدبود.
ماده 924 - هرگاه میت اجدادوکلاله باهم داشته باشددوثلث ترکه به وراثی می رسدکه ازطرف پدرقرابت دارندودرتقسیم کن حصه ذکوردوبرابر اناث خواهدبودویک ثلث به وراثی می رسدکه ازطرف مادرقرابت دارندوبین خودبالسویه تقسیم می نمایندلیکن اگرخویش مادری فقط یک برادریایک خواهرامی باشدفقط سدس ترکه به اوتعلق خواهدگرفت .
ماده 925 - درتمام صورمذکوره درموادفوق اگربرای میت نه برادرباشدو نه خواهراولاداخوه قائم مقام آنهاشده وبااجدادارث می برنددراین صورت تقسیم ارث نسبت به اولاداخوه برحسب نسل بعمل می آیدیعنی هرنسل حصه کسی را می بردکه بواسطه اوبه میت می رسدبنابراین اولااخوه ابوینی یاابی حصه اخوه ابوینی یاابی تنهاواولادکلاله امی حصه کلاله امی رامی برند.
ماده 926 - درصورت اجتماع کلاله ابوینی وابی وامی کلاله ابی ارث نمی برد.
ماده 927 - درتمام موادمذکوردراین مبحث هریک اززوجین که باشدفرض خودراازاصل ترکه می بردواین فرض عبارت است ازنصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه .
متقربین به مادرهم اعم ازاجدادیاکلاله فرض خودراازاصل ترکه می برند
هرگاه بواسطه ورودزوج یازوجه نقصی موجودگرددنقص برکلاله ابوینی یاابی یابراجدادابی واردمی شود.

مبحث سوم - درسهم الارث وارث طبقه سوم
ماده 928 - هرگاه برای میت وراث طبقه دوم نباشدترکه اوبه وراث طبقه سوم می رسد.
ماده 929 - هریک ازوراث طبقه سوم اگرتنهاباشدتمام ارث رامی بردو اگرمتعددباشندترکه بین آنهابرطبق موادذیل تقسیم می شود.
ماده 930 - اگرمیت اعمام یااخوال ابوینی داشته باشداعمام یااخوال ابی ارث نمی برنددرصورت نبودن اعمام یااخوال ابوینی اعمام یااخوال ابی حصه آنهارامی برند.
ماده 931 - هرگاه وارث متوفی چندنفرعمویاچندنفرعمه باشندترکه بین آنهابالسویه تقسیم می شوددرصورتی که همه آنهاابوینی یاهمه ابی یاهمه امی باشند.
هرگاه عمووعمه باهم باشنددرصورتی که همه امی باشندترکه رابالسویه تقسیم می نمایندودرصورتی که همه ابوینی یاابی حصه ذکوردوبرابراناث خواهدبود.
ماده 932 - درصورتی که اعمام امی واعمام ابوینی یاابی باهم باشندعم یا عمه امی اگرتنهاباشدسدس ترکه به اوتعلق می گیردواگرمتعددباشندثلث ترکه واین ثلث رامابین خودبالسویه تقسیم می کنندوباقی ترکه به اعمام ابوینی یاابی می رسدکه درتقسیم ذکوردوبرابراناث می برد.
ماده 933 - هرگاه وراث متوفی چندنفردائی یاچندنفرخاله یاچندنفر دائی وچندنفرخاله باهم باشندترکه بین آنهابالسویه تقسیم خواه همه ابوینی خواه همه ابی وخواه همه امی باشند.
ماده 934 - اگروراث میت دائی وخاله ابی یاابوینی یادائی وخاله امی باشندطرف امی اگریکی باشدسدس ترکه رامی بردواگرمتعددباشندثلث آن را می برندوبین خودبالسویه تقسیم می کنندومابقی مال دائی وخاله های ابوینی یا ابی است که آنهاهم بین خودبالسویه تقسیم می نمایند.
ماده 935 - اگربرای میت یک یاچندنفراعمام یایک یاچندنفراخوال باشدثلث ترکه به اخوال دوثلث آن به اعمام تعلق می گیرد.
تقسیم ثلث بین اخوال بالسویه بعمل می آیدلیکن اگربین اخوال یک نفر امی باشدسدس حصه اخوال به اومی رسدواگرچندنفرامی باشندثلث آن حصه به آنهاداده می شودودرصورت اخیرتقسیم بین آنهابالسویه بعمل می آید.
درتقسیم دوثلث بین اعمام حصه ذکوردوبرابراناث خواهدبودلیکن اگر بین اعمام یکنفرامی باشدسدس حصه اعمام به اومی رسدواگرچندنفرامی باشند ثلث آن حصه به آنهامی رسدودرصورت اخیرآن ثلث رابالسویه تقسیم می کنند.
درتقسیم پنج سدس ویادوثلث که ازحصه اعمام باقی می ماندبین اعمام ابوینی یاابی حصه ذکوردوبرابراناث خواهدبود.
ماده 936 - باوجوداعمام یااخوال اولادآنهاارث نمی برندمگردرصورت انحصاروارث به یک عمومی ابوینی بایک عموی ابی تنهاکه فقط دراین صورت پسرعموعموراازارث محروم می کندلیکن اگرباپسرعموی ابوینی خال یاخاله باشدیااعمام متعددباشندولوابی تنهاپسرعموارث نمی برد.
ماده 937 - هرگاه برای میت نه اعمام باشدونه اخوال اولادآنهابجای آنهاارث می برندونصیب هرنسل نصیب کسی خواهدبودکه بواسطه اوبه میت متصل می شود.
ماده 938 - درتمام مواردمزبوره دراین مبحث هریک اززوجین که باشد فرض خودراازاصل ترکه می بردواین فرض عبارت است ازنصف اصل ترکه برای زوج وربع آن برای زوجه .
متقرب به مادرهم نصیب خودراازاصل ترکه می بردباقی ترکه مال متقرب به پدراست واگرنقصی هم باشدبرمتقربین به پدرواردمی شود.
ماده 939 - درتمام مواردمذکوره دراین مبحث ودومبحث قبل اگروارث خنثی بوده وازجمله وراثی باشدکه ازذکورآنهادوبرابراناث می برند سهم الارث اوبطریق ذیل معین می شود -
اگرعلائم رجولیت غالب باشدسهم الارث یک پسرازطبقه خودواگرعلائم اناثیت غلبه داشته باشدسهم الارث یک دخترازطبقه خودرامی بردواگرهیچ یک ازعلائم غالب نباشدنصف مجموع سهم الارث یک پسرویک دخترازطبقه خود راخواهدبرد.

مبحث چهارم - درمیراث زوج وزوجه
ماده 940 - زوجین که زوجیت آنهادائمی بوده وممنوع ازارث نباشنداز یکدیگرارث می برند.
ماده 941 - سهم الارث زوج وزوجه ازترکه یگدیگربطوری است که درمواد 913 - 927و938ذکرشده است .
ماده 942 - درصورت تعددزوجات ربع یاثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همه آنان بالسویه تقسیم می شود.
ماده 943 - اگرشوهرزن خودرابه طلاق رجعی مطلقه کندهریک ازآنهاکه قبل ازانقضاءعده بمیرددیگری ازاوارث می بردلیکن اگرفوت یکی ازآنهابعداز انقضاءعده بوده ویاطلاق بائن باشدازیکدیگرارث نمی برند.
ماده 944 - اگرشوهردرحال مرض زن خودراطلاق دهدودرظرف یک سال از تاریخ طلاق بهمان مرض بمیردزوجه اوارث می برداگرچه طلاق بائن باشدمشروط براینکه زن شوهرنکرده باشد.
ماده 945 - اگرمردی درحال مرض زنی راعقدکندودرهمان مرض قبل ازدخول بمیردزن ازاوارث نمی بردلیکن اگربعدازدخول یابعدازصحت یافتن ازآن مرض بمیردزن ازاوارث می برد.
ماده 946 - زوج ازتمام اموال زوجه ارث می بردلیکن زوجه ازاموال ذیل -
1)ازاموال منقوله ازهرقبیل که باشد.
2)ازابنیه واشجار.
ماده 947 - زوجه ازقیمت ابنیه واشجارارث می بردونه ازعین آنهاو طریقه تقویم آن است که ابنیه واشجاربافرض استحقاق بقاءدرزمین بدون اجرت تقویم می گردد.
ماده 948 - هرگاه درموردماده قبل ازورثه ازاداءقیمت ابنیه واشجار امتناع کندزن می تواندحق خودراازعین آنهااستیفاءنماید.
ماده 949 - درصورت نبودن هیچ وارث دیگربغیراززوج یازوجه شوهرتمام ترکه زن متوفات خودرامی بردلیکن زن فقط نصیب خودراوبقیه ترکه شوهردر حکم مال اشخاص بلاوارث وتابع ماده 866خواهدبود.

کتاب سوم - درمقررات مختلفه
ماده 950 - مثلی که دراین قانون ذکرشده عبارت ازمالی است که اشباه و نظائرآن نوعازیادوشایع باشدمانندحیوانات ونحوآن وقیمتی مقابل آن است معذالک تشخیص این معنی باعرف می باشد.
ماده 951 - تعدی ،تجاوزنمودن ازحدوداذن یامتعارف است نسبت به مال یاحق دیگری .
ماده 952 - تفریط عبارت است ازترک عملی که بموجب قراردادیا متعارف برای حفظ مال غیرلازم است .
ماده 953 - تقصیراعم است ازتفریط وتعدی .
ماده 954 - کلیه عقودجائزه به موت احدطرفین منفسخ می شودوهمچنین به سفه درمواردی که رشدمعتبراست .
ماده 955 - مقررات این قانون درموردکلیه اموری که قبل ازاین قانون واقع شده ،معتبراست .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد