نسب و سبب دو امری هستند که باعث میشوند مسالهی ارث تحقق پیدا کند. طبقات مختلف اعم از پدر، مادر، جدات، خواهر و برادر ، اعمام و اخوال هر کدام حصهی مخصوصی از دارائی متوفی را صاحب میشوند.
اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند :
1- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
2- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
3- اعمام و عمات و اخوال (دایی) و خالات (خاله) و اولاد آنها
- وارثین طبقهی بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقهی قبل کسی نباشد.
- از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
- اگر در شخص واحد، موجبات متعددهی ارث جمع شود، به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشد که در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد.
- درصورت نبودن وارث، امر ترکهی متوفی راجع به حاکم است.
*** در تحقق ارث
- ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند.
- مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمیشود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکهی میت تعلق گرفته است.
- حقوق و دیونی که به ترکهی میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود، از قرار ذیل است:
1- قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است؛
2- دیون و واجبات مالی متوفی؛
3- وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازهی ورثه، زیاده بر ثلث با اجازهی آنها.(متوفی تنها میتواند تا یک سوم از اموال خود را وصیت کند و اگر بیش از آن را وصیت کرده باشد، منوط به اجازهی ورثه است.)
- حقوق مندرج در مادهی قبل باید به ترتیبی که در بالا مقرر است، تادیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم شود.
- هرگاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایند، مادام که دیون متوفی تادیه نشده است معاملات مزبور نافذ نبوده و دیان (طلبکاران) میتوانند آن را بر هم زنند.
- اموال غائب مفقودالاثر تقسیم نمی شود مگر بعد از ثبوت فوت او یا انقضاء مدتی که عادتا چنین شخصی زنده نمیماند.
- اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تاخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرند مگر آنکه موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که دراین صورت از یکدیگر ارث میبرند.
- اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آنکه تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد.
*** در شرایط و جمله از موانع ارث
- شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد که نطفه او حینالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فورا پس از تولد بمیرد.
- با شک در حیات حین ولادت حکم وراثت نمیشود.
- در صورت اختلاف در زمان انعقاد نطفه، امارات قانونی که برای اثبات نسب مقرر است، رعایت خواهد شد.
- هر گاه در حین موت مورث حملی باشد که مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر میگردد تقسیم ارث به عمل نمیآید تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از سایر وراث نباشد و آنها بخواهند ترکه را تقسیم کنند باید برای حمل حصهای که مساوی حصهی دو پسر از همان طبقه باشد کنار گذارند و حصه هر یک از وراث مراعا است تا حال حمل معلوم شود.
- اگر بین وراث غایب مفقودالاثری باشد سهم او کنار گذارده میشود تا حال او معلوم شود در صورتی که محقق گردد قبل از مورث مرده است، حصه او به سایر وراث بر میگردد والا به خود او یا به ورثه او میرسد.
- قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمدا بکشد از ارث او ممنوع میشود، اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفردا باشد یا به شرکت دیگری.
- در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود.
- کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثهی متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
- ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس.